رویای منی❤

تو از دل میگویی و من از جان:)

شور


قلمم همیشه مینوشت اما رقص نداشت ساخته یه ذهن صنعتی بود نه ثمره یه عشق دلی اما موهای پریشان طُ قلمم را شیدا کرد 

مست کرد

و بی تاب کرد 

دیگر کافی است چشمانت را روی پرده خیالم به تصویر بکشم قلمم میشود رقاص شورنوازی های دلم

با هر نتِ مهرِ طُ آهنگی میسازم به بلندای یک سمفونی بی پایان به رهبری یک دلِ دیوانه...

وقتشه تو این سمپوزیم روی یک صندلی بشینی و تمام سالن رو با عطرِ احساست پر کنی حالا میبینی چه غوغایی برایت میکنم تک تک انگشتانم را روی کلاویه های پیانویی از صدای طُ فرود میارم چه کنسرتی شود... 

عطر طُ در فضا...

صدای طُ بر دلم...

و حضور ابدیت در قلبم...

#معین_رضایی 

شنبه ۳ آذر ۹۷ , ۱۸:۴۷ سنجاب کوچولو
ای جان دلم عزیزدلم 3>
مثل همیشه عالی نوشتی یارجانم :)
عزیزم3>خجالتم میدیا...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یه حس مثل نگاه
یه حس مثل دوست داشتن
یه حس مثل عشق
یه حس مثل پرواز تا اوج
یه حس مثل یاس و یار
نویسندگان
پسری به نام یار دختری به نام ❤یاس